روزهای خانه نشینی یکتا
اسدالله یکتا نقشهایی را بازی میکند که دیگر بازیگران توان اجرایش را ندارند. او در میان همه بازیگران یک ویژگی منحصر بهفرد دارد.
اسدالله یکتا نقشهایی را بازی میکند که دیگر بازیگران توان اجرایش را ندارند. او در میان همه بازیگران یک ویژگی منحصر بهفرد دارد.
نام : مجید
نام خانوادگی : مظفری
تاریخ تولد : 1329
محل تولد : تهران
تحصیلات : مدرک تحصیلی دیپلم است و گذراندن دوره5ماهه بازیگری در دانشگاه ون سن پاریس
فرزندان : یک دختر به نام نیکی
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
نیاکان ما، ایرانیان باستان، به گواهی تاریخ، از شادترین ملت های جهان بوده اند. آنان روزهای بسیاری از سال را به برگزاری جشن می پرداخته اند. انگیزه ی این جشن ها، گذشته از شادی فطری نژاد ایرانی، پاسداشت یاد روزهای سرنوشت ساز در تاریخ این نژاد کهن و سرزمین ایران بوده است. این جشن های استوره ای، هنوز هم در میان پاره ای از ایرانیان، هرچند اندک برگزار می گردد. از میان این جشن ها، چهار جشن از همه پرارزش تر بوده است:
1. جشن نوروز: روز یکم فروردین تا ششم فروردین
نوروز، بزرگ ترین جشن ایرانیان باستان، برابر با یکم فروردین گاه شمار ایرانی (خورشیدی) و بیست و یکم مارس میلادی است.
ایرانیان بر این باور بوده اند که در این روز، خداوند، آفرینش جهان را به پایان رساند. آنان جمشید، پادشاه باستانی قوم آریایی را پایه گذار نوروز و دیگر آیین های نیکو دانسته اند. در شش روز برگزاری جشن نوروز، آیین های ویژه ای برگزار می شد که بسیاری از آنها هنوز به جا مانده است. ایرانیان برای این جشن، خانه های خود را پاکیزه می کردند، مکان برپایی جشن را می آراستند، بر روی میزی کوزه ای آب، گلدانی از گل و آتشی افروخته می گذاشتند. در شب پایانی سال، چراغ خانه ی درگذشتگان خود را روشن می کردند چون براین باور بودند که روان درگذشتگان به خانه های خود باز می گردند و از روشنی چراغ شادمان می شوند. همچنین، در سپیده دم نوروز، بدن خود را با آب شست و شو می داده و پاکیزه می کردند. از دیگر آیین های نوروز، پوشیدن جامه ی نو، آراستن سفره هفت سین و کاشتن سبزی در هفت گونه دانه بود و هرکدام از آن دانه ها که بهتر می رویید، نشانه ی رونق کشت آن نوع دانه در آن سال بود. این آیین، نشانگر ارزش کشت و کار در میان ایرانیان باستان است.
2.جشن تیرگان.دهم تیر
تیرگان، جشن بزرگداشت میهن دوستی است. در استوره های ایرانی، چنین آمده است که در زمان منوچهر – شاه باستانی ایران -، تورانیان – اقوام همسایه شمال شرقی ایران – که همواره برای دستیابی به سرزمین حاصلخیز ایران، با ایرانیان در جنگ بودند، بر ایرانیان چیره گشتند و شرط پایان نبرد را چنین گذاشتند که مرز ایران به وسیله پرتاب یک تیر تعیین گردد و هر جا آن تیر فرود آمد، همان جا مرز میان ایران و توران باشد. این شرط سخت، سبب از دست رفتن بخش های وسیعی از ایران می گردید. سروش ایزدی، به منوچهر پیام آورد تا کمانی ویژه بسازد و سرنوشت مرزهای ایران را به دست کمانگیری پاک نهاد و دیندار به نام آرش بسپارد. چون هنگام پرتاب تیر رسید، آرش به همگان گفت: مرا برای آخرین بار ببینید، چون می دانم که پس از پرتاب این تیر، پیکر من پاره پاره خواهد شد. آن گاه، تیر را با نیروی ایزدی و تمامی جان خویش پرتاب کرد و همانگونه که گفته بود، در همان جا درگذشت.
آن تیر، در دورترین جای سرزمین خراسان بزرگ بر تنه ی درختی نشست و مرزهای سرزمین ایران را برهمان جای نهادند. ایرانیان به پاس این جانفشانی آرش کمانگیر، در این روز خجسته، جشنی به نام تیرگان برپا می داشتند.